تامین مالی بنگاه های تولیدی اقتصادی پاشنه آشیل تولید در کشور است و مهم تر از آن مدیریت بهینه منابع مالی و اختصاص منابع به حوزه های تولیدی مولد اقتصاد است. در این فرآیند بازارهای مالی در تامین منابع مالی ، مدیریت این منابع و هدایت آنها به بخش های تولیدی موثردر توسعه اقتصادی بسیار حائز اهمیت هستند.
از آنجا که بخش های تولیدی کشور ( مسکن ، صنعت ، کشاورزی و .... ) برای مقاوم سازی اقتصاد ، همواره به منابع مالی نیاز دارند و بازار سرمایه و شبکه بانکی کشور در راستای حمایت از چرخه تولید و رونق تولید، توانایی تامین مالی این واحدها را از زمان تاسیس تا زمان تولید محصول و سوددهی دارند ، لذا تسهیل در شرایط صدور ضمانت نامه و لحاظ نمودن تخفیف در کارمزد منابع مالی ، با توسعه تامین مالی و بهره گیری از اعتبارات اسنادی داخلی که زنجیره بین فروشندگان و تولید کنندگان مواد اولیه و محصولات نهایی را از لحاظ اعتباری تأمین مالی نماید، موجب تسریع و تضمین در گردش عملیات بین آنان و پویایی تولید و توسعه اشتغال پایدار خواهد شد.
یکی از مشهودترین ویژگیهای کشورهای در حال توسعه، محدودیت سرمایه برای تحریک رشد اقتصادی و حرکت در مسیر توسعه است. درهمه نظامهای اقتصادی دنیا، سیستمهای تامین مالی شامل بانک، بیمه و بازار سرمایه وظیفه ایجاد، جمعآوری، توسعه منابع مالی و افزایش دارایی را به منظور سرمایهگذاری در حوزههای تولید و کسبوکار مدیریت میکنند.
با توجه به اینکه از سیستم اقتصادی و نظام مالی ایران بهعنوان یک کشور بانکمحور یاد میشود مدیریت دارایی، افزایش سرمایه و تامین منابع مالی ازطریق نظام بانکی انجام میشود و اجرای این سیستم منجر به افزایش درخواست انواع تسهیلات از شبکه بانکی و افزایش سود تسهیلات شده که درنهایت به نفع حوزههای صنعتی و اقتصادی نیست، زیرا سود متعلقه منجربه افزایش هزینه در بخشهای تولید و کسب وکار میشود، لذا هزینه تأمین مالی حوزه های تولیدی مولد اقتصاد از طریق بازار سرمایه و با بهره گیری از ابزارهای تأمین مالی متنوع و متعدد آن می تواند کمتر از تأمین مالی توسط نظام بانکی باشد.
توسعه حوزههای کسب وکار و بازار سرمایه در سال های اخیر و توسعه موسسه ها و نهادهای مالی یا اعتباری جدید برای تامین مالی فعالیتهای تولیدی و صنعتی منجر به آشنایی دستاندرکاران بخش کسب وکار با این نهادها و درخواست تامین منابع مالی از این طریق شده است. البته بهرهمندی از این نوع تسهیلات برای برخی از تولیدکنندگان امکانپذیر نیست به همین لحاظ بسیاری از پروژهها و طرحهای نیمهتمام و پروژههای کلان بخش خصوصی به دلیل تامین نشدن وثایق لازم، امکان تامین مالی، بهره برداری از پروژه یا طرح و حضور در بازار سرمایه را ندارند.
از اینرو کارشناسان معتقدند بازار سرمایه با توجه به قابلیتهای خود میتواند در مسیر تامین مالی پروژههای جدید اثرگذار و نقشآفرین باشد و برای تکمیل پروژههای زیربنایی حوزههای صنعتی و اقتصادی و راهاندازی آنها، تخصیص منابع مورد نیاز کسب وکار با جمعآوری منابع مالی لازم از متقاضیان سرمایهگذاری در بخش سرمایه بسیار حائز اهمیت است.
تحولات اخیر در اقتصاد کشور آثار مثبت و منفی فراوانی بر مدیریت مالی بخشهای صنعتی و اقتصادی داشته است. این تحولات همچنین سبب شده که نیاز بخشهای مختلف صنعتی و تولیدی کشور به سرمایه افزایش یابد و این افزایش تقاضا برای جذب سرمایه در شرایطی رخ داده است که بانکها نیز منابع مالی کافی برای تامین نیاز مالی این بخشها را در اختیار ندارند.
البته بخش صنعت در کشورهای توسعه یافته برای تامین نیازهای مالی به دریافت تسهیلات بانکی و اعتبار از بانکها بسنده نمیکند بلکه تسهیلات بانکی تنها یکی از منابع تامین مالی در این کشورهاست و این نشان میدهد که بازار سرمایه در ایران هنوز توان پاسخگویی به نیازهای مالی حوزههای صنعتی و اقتصادی کشور را ندارد.
در چنین شرایطی بهره گیری از روشهای مدیریت مالی و استفاده از نظام مدیریت داراییهای دولت در حوزههای مختلف صنعتی، حمل و نقل و کشاورزی میتواند تامین کننده بخش عمده نقدینگی مورد نیاز این بخشها باشد. همینطور استفاده از روشهای مدیریت مالی برای تخصیص داراییهای عمومی سبب بهبود بهره وری و سالم سازی بازار میشود و میتوان با استفاده از سازوکار بازار سرمایه، بهرهوری را بالا برد. تقویت و توسعه فرهنگ سرمایهگذاری با هدف توسعه کشور در حوزههای مختلف صنعتی و اقتصادی با مدیریت داراییها امکانپذیر است.
در همین راستا باید بهرهگیری از مدل مدیریت داراییهای عمومی و داراییهای بازار سرمایه تقویت شود زیرا بازار سرمایه حتی در شرایط رکود تورمی محل خوبی برای تامین منابع مالی بخش صنعت است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند بازارسرمایه ایران میتواند در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور بیش از پیش حضور داشته باشد زیرا با استفاده از منابع بازار سرمایه، بسترها و زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه صنایع، حمل و نقل، آموزش، فرهنگ، درمان، ارتباطی و آبرسانی و ... فراهم میشود.
براین اساس لازم است مقررات و مشوقهای لازم تسهیل شود. در زمینه ارتقای فرهنگ سرمایهگذاری در حوزههای صنعتی و اقتصادی با توجه به محدودیتها و موانع موجود داخلی و بینالمللی باید با کاهش مقررات دست و پاگیر دولتی در امور بانکها، سرمایه اولیه بانکها افزایش یابد تا امکان تامین مالی طرحهای کشور شتاب گیرد. همچنین مشارکت با بانکها و موسسههای اقتصادی و مالی خارجی بهعنوان یک راهکار اساسی باید مورد توجه قرار گیرد و زمینه حضور آنها با هدف توسعه اقتصادی در کشور فراهم شود.
بنابراین شرکتهای موفق و پیشرو برای رونق و جهش در تولید میتوانند با هزینه اندک نسبت به سایر روشهای سرمایهگذاری ، منابع مالی موردنیازشان را با بهرهگیری از اوراق سلف تامین کنند زیرا استفاده از روشهای نوین سرمایهگذاری از طریق بازارسرمایه یک مزیت رقابتی برای سازمانهای اقتصادی و شرکتهای مختلف است.
سرمایه گذاری مطمئن همواره به عنوان یکی از دغدغههای افراد مختلف جامعه مطرح بوده است و بسیاری از افراد که تخصص مالی ندارند، صرفا" در بانک ها و موسسات مالی سرمایهگذاری می کنند. لذا برای حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری مناسب می بایست با روشی منطقی در بازار بورس و سرمایه که یکی از ارکان مهم اقتصاد در جامعه است ، صورت پذیرد.
همچنین از این نظر که در شرایط اقتصادی موجود، تولید در کشور برای حرکت به سمت جهش و نوآوری نیازمند تامین مالی مستمردر فضایی قابل نظارت و شفاف است ، بازار سرمایه این ظرفیت را دارد تا در جذب سرمایههای خرد و کلان جامعه ، با هزینه متعارف و با امکان نظارت و کاهش هزینه تمام شده در تامین مالی بنگاهها نقش مهم و راهبردی ایفا نماید.
با توجه به نقش اثرگذار بازار سرمایه در جهش تولید، امیدواریم این بازار نقش مناسبی در تجهیز منابع مالی به سوی سرمایهگذاری در حوزه های تولیدی مولد اقتصاد کشور ایفا نماید و با این روش اهداف صنایع ارزشآفرین کشور محقق شود . همچنین بنگاههای تولیدی و اقتصادی به اهداف خود در زمینه مدیریت مالی و تامین مالی و هدایت منابع به بخش های تولیدی برای دستیابی به رونق و جهش تولید دست یابند.